به گزارش مشرق، مسأله مهدویت و اعتقاد به منجی از موضوعات مطرح در میان همه ملتها و مکتبهای الهی و مادی است و در اسلام تمام فرقهها و مذاهب اسلامی در انتظار یک مصلح جهانی از دودمان رسول خدا(ص) به سر میبرند و به عنوان یک اعتقاد عمومی امت اسلامی مورد توجه بوده است، هر چند که اهل سنت آن را به عنوان یک مسأله فرعی مسلم پذیرفتند، اما شیعیان با اتصال به معارف الهی نورانی اهل بیت(ع) و ارائه صفات و ویژگیها و فلسفه و اهداف روشن در اعتقاد به مهدویت، چشمه امید به آینده را در دل ستمدیگان و ملتهای محروم باز کرده است، البته در این رابطه سؤالات و شبهاتی پیرامون مهدویت و مسائل آخرالزمان مطرح میشود از جمله اینکه اگر وظیفه امام حفظ شریعت از تحریف و نقصان است، الان امام زمان(عج) چگونه دین را از تحریف حفظ می کند، مگر فقها اشتباه نمی کنند؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه عمیه قم این گونه پاسخ می دهد: حفاظت و صیانت امام از دین و شریعت به دو معناست:
1.حفظ شریعت واحکام وارده در قرآن و سنت به صورتی که برای انسان های بعداز عصر بعثت تا روز قیامت باقی بماند.
2. تبیین و تفسیر قرآن و تشریح مقاصد آن و بیان احکام، پیش فرض این تقریر و تبیین این است که تمامی احکام شریعت توسط پیامبر اکرم(ص) برای مسلمانان بیان نشده است. بلکه مقدار لازم در زمان حیات نبی اکرم، توسط خود حضرت به تدریج بیان شده، اما باقی مانده آن احکام پس از عصر نبی اکرم(ص) توسط ائمه(ع) برای مردم تبیین خواهد شد.
وظیفه مهم صیانت از دین در عصر غیبت به دو صورت انجام میگیرد:
1. ولایت باطنی از پس پرده غیبت (ولایت تکوینی)
ولایت حضرت حجت(عج) در زمان غیبت، همانند نفع رسانی خورشیدی است که در پشت ابر قرار دارد. این حقیقت در روایات متعددی بیان شده است. جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) از بهرهمندی شیعیان از قائم در زمان غیبت سؤال کرد که حضرت فرمود: آری سوگند به خداوندی که مرا به پیامبری برانگیخت، مردمان از او بهرهمند میشوند و از نور ولایتش کسب نور میکنند، آن چنان که مردم از خورشید استفاده میکنند، اگر چه در پشت ابرها نهان باشد.
حضور ظاهری در انجام ولایت باطنی ضروری نیست، چنانکه مولا علی(ع) در کلامی به کمیل میفرمایند:«اللهم بَلی. لا تخلو الارضُ من قائم لله بِحُجَّةٍ، امّا ظاهراً مشهوراً، و امّا خائفاً مغموراً، لِئَلا تَبْطُلَ حُحَجُ الله و بینّاتُهُ»؛ زمین هیچ گاه از حجّت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن قیام کند یا آشکار و شناخته شده و یا ترسان و پنهان تا حجّت خدا باطل نشود.
2. اعمال ولایت و صیانت دین توسط نائبان
اعمال ولایت و صیانت دین توسط نائبان که این نائبان دو دسته اند: نواب خاص و نواب عام؛ در زمان غیبت صغری که از سال 260 تا سال 329 هـ حدود 69 سال ادامه یافت، حضرت به واسطه نائبان خاصش با مردم ارتباط برقرار میکرد و تمام مسائل و مشکلات اعم از دینی و غیر دینی به حضرت عرضه میشد و پاسخ آن به مردم ابلاغ می شد، اما بعد از این غیبت که به غیبت کبری منتهی شد، این ارتباط و اتصال توسط نائبان عام امام زمان(عج) که همان علماء و فقهای عدول هستند صورت میگیرد. چنانچه خود آن وجود مبارک در نامهای چنین فرمودند:« وامّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجّتی علیکم و انا حجة الله علیهم»؛ اما در حوادث و پیشامدها به راویان احادیث ما مراجعه کنید، همانا آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان میباشم.
شیخ طبرسی حدیثی را به اسناد از امام هادی(ع) در رابطه با نقش فقهاء و علماء چنین بیان میکند که حضرت فرمود: پس از غیبت قائم ما، گروهی از علماء مردم را به اعتقاد به امامت او (قائم) فرا میخوانند و با استفاده از حجتهای ربّانی، از دین دفاع میکنند تا مؤمنان ضعیف النفس را از وسوسه های شیطانی پیروان ابلیس و از فریبکاریهای نواصب (دشمنان اهل بیت) مصون دارند. اگر این علماء نباشند همه از دین خدا منحرف خواهند شد. همچنان که ناخدا، سکان کشتی را در دست دارد، علماء قلوب شیعیان را با صلابت در اختیار گرفته و از انحراف آنان جلوگیری میکنند. آن علماء در پیشگاه خداوند متعال مرتبهای ممتاز دارند.
البته این نائبان عام دارای شرایطی هستند که در کلام خود صاحب الامر(عج) آن شرایط چنین بیان شده است: ... فامّا من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام أن یقلدوه و ذلک لا یکون الا بعض فقهاء الشیعة لاکّلهم ...، در این سخن نورانی، حضرت شرایطی را برای فقهاء مورد اعتماد خویش بیان فرمودند:
1. خویشتنداری (نفس خود را حفظ کند)
2. دینمداری.
3. مخالفت با هوای نفس
4. اطاعت امر الهی.
نائبانی که دارای چنین شرایطی باشند در سنگر پاسبانی از شریعت و دین الهی، هیچ گاه کوتاهی نخواهند کرد.
اما با وجود اختلافی که فقهاء در آراء و انظارشان دارند، چگونه مسئولیت صیانت و حراست دین از تحریف انجام میپذیرد؟ پاسخ این است که اولاً در کلیات مسائل دینی و اصل دین و شریعت، هیچ اختلاف نظری بین فقهاء وجود ندارد و دیگر آنکه برای استنباط احکام دین از چهار منبع کتاب، سنّت، عقل و اجماع بهره گرفته میشود و بر اساس موازین و اصولی که درکتب اصول فقه تدوین شده این استنباط صورت میگیرد و اسنتباط احکام در خارج از این منابع و موازین و معیارهای اصولی مردود و باطل است.
بنابراین فقهاء با آن چهارچوبی که معصومین(ع) برای استنباط احکام تعیین کردند، احکام دین را به دست آورده و استنباط میکنند که این شیوه نوعی حراست و حفاظت از دین و شریعت از تحریف و نقصان است و فقط در مکتب فقهی تشیع این مهم با این دقت انجام میشود که اصطلاحاً اجتهاد نامیده میشود و اختلاف فقهاء در بعضی جزئیات لطمهای به اصل دین وارد نخواهد کرد و از طرفی هم با توجه به شرایطی که امام برای نائبان عام خود بیان فرمودند، ویژگیهای یک نگهبان شایسته برای دین مشخص شده و این افراد هستند که با تلاش خود بنیان دین را در طول اعصار به یاری خود حضرت(عج) محفوظ میدارند.